Home

سیاست ترامپ در مورد ایران چگونه خواهد بود؟

donal-trump-persian-herald-australia

شهیر شهید ثالث- بی بی سی

 

دونالد ترامپ در حالی به پیروزی رسید که یافته‌های تقریبا همه سازمان‌های نظر سنجی به شکست او دلالت می‌کرد در حالی که علائم دیگری وجود داشت که نظرسنجی‌ها را نقض می‌کرد و ازسویی قابل پیش بینی بودکه ممکن است نظرسنجی‌ها اشتباه باشد.

ترامپ در مورد سیاست خارجی، مانند زمینه‌های دیگر حرف‌های متناقضی زده است. اما او در جریان کارزار انتخاباتی مواضعی اتخاذ کرد که علیرغم فشارهایی که از همه سو، از جمله ستاد انتخاباتی خانم کلینتون، به او وارد شد، تغییر نظر نداد. آنهایی که به نحوی به ایران مرتبط می‌شوند به قرار زیر بودند.

۱- ترامپ معتقد است که آمریکا باید از وضعیت “محافظ” نسبت به متحدانش خارج شود. اگر کشوری می‌خواهد آمریکا از آن محافظت کند باید برای آن هزینه بپردازد. یک معامله تجاری صرف. او حتی نقش آمریکا را در ناتو زیر سئوال می‌برد. این نگرش که مدافع حداقل درگیری آمریکا در منازعات بین المللی و تمرکز صرف بر روی امنیت آمریکا است از دهه ۱۹۳۰ توسط پرزیدنت روزولت مطرود شد. این نگاه می‌تواند آمریکا را از درگیری‌های موجود بین اعراب، به رهبری عربستان، با ایران دور نگاه دارد.

در دسامبر ۲۰۱۵، ترامپ با شاهزاده ولید بن طلال در توییتر وارد نزاع لفظی شد. بن طلال او را “مایه شرمساری نه تنها حزب جمهوری‌خواه بلکه تمام آمریکا” خواند. ترامپ در پاسخ نوشت: “ولید بن طلال می‌خواهد با پول پدرش سیاستمداران آمریکایی را کنترل کند. وقتی من انتخاب شوم دیگر نمی‌تواند چنین کاری را انجام دهد.”

ترامپ گفته که حاضر است از عربستان در مقابل ایران محافظت کند، اما عربستان باید هرینه این کار را بپردازد. وی می‌گوید: “باید ببینم معامله‌ای که سر می‌گیرد چیست”. این برخورد، خشم شدید سعودی‌ها را که عادت به این برخورد از سوی آمریکا ندارند برانگیخت. جمال خاشقجی، رئیس تلویزیون العرب در صفحه توییتر خود نوشت که ترامپ به عربستان به عنوان یک “منبع پول نقد” نگاه می‌کند.

۲- ترامپ معتقد است که آمریکا می‌تواند و باید با روسیه همکاری داشته باشد و از ایجاد درگیری و دشمنی و یک فضای جنگ سرد جدید با روسیه خودداری کند. این نظر با نظریه دو تن از بهترین متخصصین جنگ سرد یعنی زیبیگنیو برژینسکی و توماس گراهام انطباق دارد. این دو متخصص روابط بین الملل روزگاری از مدافعان سرسخت جنگ سرد با شوروی بودند، اما امروز را دنیایی دیگر می‌بینند که برای ایجاد ثبات در آن به همکاری آمریکا و روسیه نیاز است. استدلال آنان این است که دشمنی آمریکا و روسیه به عدم ثبات در جهان منجر می‌شود ضمن اینکه آمریکا آن قدرت را ندارد که به تنهایی خواسته‌های خود را دیکته کند. سوریه نمونه بارز این مدعاست.

از آنجا که ایران در موارد عمده‌ای در مسائل منطقه ای، از جمله در جنگ سوریه در کنار روسیه قرار گرفته، نگاه آشتی جویانه با روسیه خطر بروز تضاد عملی بین ایران و آمریکا را کاهش می‌دهد هر چند که شعار‌ و دعوای لفظی از هر دو سو، یعنی آمریکا و ایران ادامه خواهد داشت.

۳- مبارزه با داعش یکی از محور‌های سیاست خارجی ترامپ است. این موضوع نیز می‌تواند از تشدید درگیری عملی بین آمریکا و ایران جلوگیری کند. او در مناظره با کلینتون وی گفت: “من اصلا اسد را دوست ندارم اما اسد دارد داعش را می‌کشد. روسیه دارد داعش را می‌کشد و ایران هم دارد داعش را می‌کشد.”

۴- کاندیدای مورد علاقه اسرائیل خانم کلینتون بود. این مطلب در نشریات اسرائیلی کاملا مشهود بود. هر چند که آقای ترامپ گفته است که “حمایت از اسرائیل بخشی از هویت آمریکایی بودن است” اما وی بار‌ها از عباراتی مانند “ساختار قدرت جهانی” که علیه منافع مردم آمریکا توطئه می‌کند استفاده کرده که مورد اعتراض شدید سازمان‌های یهودی قرار گرفته است. در ماه اکتبر بزرگترین سازمان یهودیان آمریکا به او اخطار کرد که از بکار بردن کلماتی که “بطور تاریخی بار یهودی ستیزی دارد خودداری کند”.

با این حال درست یک روز قبل از رای گیری، روزنامه‌های آمریکایی آخرین تبلیغ انتخاباتی او را نشانه بارز “یهود ستیزی” دانستند. او در آخرین تبلیغ خود از سه شخصیت حامی خانم کلینتون، از جمله سرمایه دار معروف جورج سوروس، به عنوان کسانی که اهرم‌های قدرت را دست دارند یاد کرده بود. هر سه تن یهودی اند. روزنامه اسرائیلی هاآرتص طی یادداشتی در روز ۱۰ نوامبر نوشت که پیروزی ترامپ “بزرگترین پیروزی یهود ستیزی از سال ۱۹۴۱” بود.

برجام یکی از مسائل پر مناقشه در مناظره‌های تلویزیونی بین ترامپ و خانم کلینتون بود. ترامپ بار‌ها تکرار کرد که این بدترین توافق ممکن در تاریخ آمریکا بوده است. ترامپ نخست گفت توافق را پاره می‌کند، اما بعد عقب نشست و گفت دوباره مذاکره می‌کند و آنرا به نفع آمریکا تغییر می‌دهد. بالاخره متوجه واقعیت شد که برجام یک توافق دو جانبه نیست که بتواند به سادگی آنرا تغییر دهد، بلکه یک توافق هفت جانبه است که توسط شورای امنیت سازمان ملل نیز تایید شده است. در پایان گفت که چنان “مراقبت پلیسی خواهم کرد که آنها (یعنی ایران) هیچ شانسی (برای نقض توافق) نداشته باشند.”

نیوووت گینگریچاز نیوووت گینگریچ به عنوان یکی از نامزدهای احتمالی وزارت امور خارجه بعدی آمریکا یاد می‌شود

اما مشکلی که برای آمریکا ایجاد شده، صرف نظر از اینکه چه کسی رئیس جمهور باشد، این است که سلاح تحریم برای مقابله با سیاست‌های دیگر ایران (از جمله برنامه موشکی آن کشور و یا حمایت از حزب الله) از دست آمریکا گرفته شده است. هم آیت الله خامنه‌ای به صراحت به این موضوع اشاره کرده و هم منطقا اگر تحریم‌های جدید بر روی ایران گذاشته شود (و یا ساده تر از آن تعلیق تحریم‌ها را ترامپ تمدید نکند) ایران برجام را به حالت تعلیق در خواهد آورد چرا که هدف از برجام رفع تحریم‌ها بوده است.

حال سئوالات پیچیده‌ای در این خصوص هست که به سادگی نمی‌توان به آنان پاسخ داد.

آیا ممکن است، حتی اگر ترامپ نخواهد، ظرف چهار سال آینده هیچ اقدامی از سوی کنگره تحت تسلط جمهوری‌خواهان برای اعمال تحریم‌های جدید بر ایران صورت نگیرد؟ اگر چنین اقدامی صورت گرفت موضع ترامپ چه خواهد بود؟ آیا با کنگره در خواهد افتاد (که بعید به نظر می‌رسد) همچنان که اوباما افتاد؟ اگر با کنگره همراهی کند پایان برجام را شاهد نخواهیم بود؟

دو مسئله دیگر را در مورد سیاست‌های ترامپ در مورد ایران باید در نظر گرفت.

یکی حضور افراد کهنه کار و عقاب‌های حزب جمهوری خواه است در سمت‌های کلیدی در کابینه او. خبرگزاری‌های آمریکایی آقای پنس معاون او را دست راستی‌ترین معاون رئیس جمهور در تاریخ معاصر آمریکا می‌دانند. از طرفی از سناتور باب کورکر و یا نیوووت گینگریچ به عنوان وزیر امور خارجه احتمالی یاد می‌شود. کورکر رئیس روابط خارجی سنای آمریکا، یک از عقاب‌های سنا و شخصی بود که شدیدا با اوباما بر سر برجام مقابله می‌کرد و سابقه مواضع ضد جمهوری اسلامی گینگریچ هم به چند دهه پیش باز می‌گردد. هم چنین گفته می‌شود که جان بولتون که به داشتن مواضع ضد حکومت ایران از زمان جورج بوش شهرت دارد و یکی از حامیان بمباران ایران است ممکن است به نمایندگی آمریکا در سازمان ملل برگزیده شود.

مسئله دوم این است که آیا ترامپ طرز فکر مستقل خود را پی گیری می‌کند و با توجه به مواردی که پیشتر گفته شد وضعیت، بطور نسبی به نفع ایران تغییر می‌کند یا جمهوری خواهان اطرافش سیاست‌های تندی را نسبت به ایران شکل می‌دهند.

حداقل در یک نمونه بارز ترامپ از خود استقلال رای نشان داده است. در مناظره دوم با کلینتون وقتی از وی در مورد اظهار نظر معاونش، آقای پنس در مورد بمباران نیروهای سوری سئوال شد وی قاطعا گفت: “ما با هم در این مورد صحبت نکرده ایم. من مخالفم”.

در هر حال سیاست ترامپ در مورد ایران مسلما به حالت مسالمت ‌سه سال آخر اوباما نخواهد بود. اما از طرفی هم بعید است که به روابط خصمانه دوران جورج بوش که دو کشور به مرز جنگ نزدیک شدند، باز گردیم.

bbc