آذر محبی تهرانی که با نام هنری “رامش” شهرت داشت در ۷۴ سالگی درگذشت. او پس از انقلاب، ایران را ترک کرد و در خارج از ایران فعالیت زیادی نداشت و در این مدت فقط یک آلبوم مستقل منتشر کرده است.
آذر محبی در ۲۲ آبان ۱۳۲۵ در تهران متولد شد.
اولین ترانه خود را با عنوان “پرستو جان” در ۱۲ فروردین سال ۱۳۴۴ در برنامه گلها (یک شاخه گل) رادیو ایران اجرا کرد.
این ترانه که از سرودههای لعبت والا بود، با صدای رامش با استقبال رو به رو شد.
رامش همچنین در طول دوران فعالیتهای هنری خود، ترانههای دوصدایی با عارف، منوچهر سخایی، ضیا آتابای ، فریدون فرخزاد و ویگن اجرا کرده و برای فیلم های زیادی ترانه خوانده است.
از آخرین کارهای رامش، آلبوم دو صدایی با داریوش و فرامرز اصلانی با عنوان “معشوق همینجاست” که اشعار مولوی است با آهنگسازی فرزین فرهادی به بازار عرضه شد.
ترانه “غربت” هم از آخرین کارهای او بود که خارج از ایران ساخته و در چند کنسرت از جمله در کاباره تهران لس آنجلس اجرا کرد.
او در سال های پیش از انقلاب در ایران بیش از ۶۰۰ ترانه خوانده است و با آهنگسازان مطرحی چون عماد رام، عطاالله خرم، بابک افشار، پرویز مقصدی، ناصر چشم آذر، فرید زلاند و آرمیک و دهها آهنگساز دیگر ایرانی همکاری داشت.
رامش در برنامههای مختلف تلویزیونی قبل از انقلاب مانند چشمک، رنگارنگ، ميخک نقرهای (شوی فریدون فرخزاد) و … نیز اجراهای بسیاری داشت.
رودخونهها نام تکآهنگی از رامش، است که ترانه آن توسط محمدعلی بهمنی سروده شد و صادق نوجوکی آهنگسازی و با تنظیم ناصر چشمآذر منتشر شد.
محمدعلی بهمنی این ترانه را بر اساس داستان ماهی سیاه کوچولو صمد بهرنگی سروده است.
آخرین مصاحبه؟
در سال ۲۰۱۵ رامش در گفتگویی با مجله “جوانان لس آنجلس” به مطالب مختلفی از جمله سفرش به بریتانیا بعد از انقلاب و ازدواج در آنجا، و هچنین علت ادامه ندادن کار خوانندگی پرداخت.
به نظر می رسد این آخرین مصاحبه رامش با یک رسانه بوده باشد.
در این گفتگو، رامش اشاره می کند که خوانندگی را در واقع از چهار سالگی با خواندن ترانه های پوران شروع کرد بود: “البته من می خواستم جراح بشوم و درسم هم خیلی خوب بود. ولی بعد از گرفتن دیپلم کار خوانندگی (حرفهای) را شروع کردم”.
او گفت که در ایران ۱۰ سال به کار خوانندگی مشغول بوده و در ۱۱ بهمن ۱۳۵۷ از ایران خارج شد و به لندن رفت. او گفت که فکر میکرده بعد از یک ماه به ایران باز خواهد گشت. “بلیت بازگشتم به ایران را هنوز نگهداشتهام.” او سپس به آمریکا مهاجرت کرد.
رامش در این مصاحبه گفت که نخواندن برای او “اعتراضی بود به صدای قدغن زنان در ایران”. او می گوید وقتی که زنان بتوانند دوباره در ایران آزادانه آواز بخوانند “من هم سرود آزادی سرخواهم داد حتی اگر ۸۰ سالم شده باشد.”
او سال ها پیش در آخرین کنسرت خود در خارج از ایران به همراه داریوش اقبالی، ترانه هایی با اشعار مولانا و همچنین ترانهای با موضوع سنگسار اجرا کرد.
او درپاسخ این پرسش که “آیا تابحال ازدواج کردهای؟” می گوید “بله یک بار در لندن.” و در جای دیگری از مصاحبه میگوید که همسرش یک “غیرایرانی” بود ولی توضیح بیشتری نمیدهد.
او گفت که در اوقات فراغتش به موسیقی گوش میدهد و سریالهای ایرانی را تماشا میکند.