در حالیکه بیش از هفتاد درصد جمعیت بزرگسال بریتانیا هر دو نوبت واکسن کرونا را زدهاند، حداقل نیمی از کسانی که به دلیل کرونا کارشان به بیمارستان میکشد آنهایی هستند که واکسن نزدهاند. پس از بستری است که بسیاری از این افراد ممکن است از اینکه واکسن نزدهاند پشیمان باشند.
فیصل بشیر ۵۴ ساله که آمادگی جسمانی عالی دارد میگوید: “به من گفتند واکسن برنم اما پر از غرور بودم. باشگاه میرفتم، میدویدم، دوچرخه سواری و پیادهروی میکردم. چون سالم و قوی بودم فکر نمیکردم واکسن لازم داشته باشم. بعد هم اگر معلوم میشد واکسن ضرر دارد، خطری برای من نداشت. ولی واقعیت این است که نتوانستم از ویروس در امان بمانم. بالاخره خودش را به من رساند. نمیدانم کجا و چطور”.
فیصل بشیر یک هفته در بیمارستان اکسیژن گرفت و بعد مرخص شد. او قبول دارد که شبکه های اجتماعی و این خبر در رسانهها که احتمال بسیار اندک لخته شدن خون با واکسن آسترازنکا وجود دارد بر او تاثیر گذاشته بود.
او حالا فعالانه به دیگران هشدار میدهد که اشتباه او را نکنند: “تجربه بستری در بیمارستان و مراقبت و تخصصی که برای من صرف شد من را شرمنده کرد. کسانی که بیاحتیاطی میکنند بیمارستانها را پر میکنند و این اشتباه است. خیلی حس بدی دارم. خیلی ناراحتم و امیدوارم با صحبت کردن در این باره به دیگران کمک کنم از این بیماری در امان بمانند”.
کرونا و آنهایی که واکسن نزدهاند
دکتر عبید عزیز یک شیفت شش ساعته و خسته کننده در بیمارستان داشته است. او میگوید: “امروز حدود نیمی از بیماران بیمارستان واکسن نزده بودند. من دیگر دلیلش را سوال نکردم چون بوضوح خجالتزده بودند”.
دکتر عزیز میگوید اگرچه تعداد کمی از جوانان در بیمارستان بستری میشوند، با این حال بیمارانش از موجهای قبلی جوانتر و بیشتر در دهههای ۳۰ و ۴۰ هستند: “بعضیها دو نوبت واکسن زدهاند و به همین دلیل بیماری خفیفتری گرفتهاند و با اکسیژن کمکی درمان میشوند اما بدون واکسن احتمالا از بین میرفتند. بقیه فقط یک نوبت واکسن زدهاند و ایمنیشان کامل نیست. این نگران کننده است که امروز حدود نیمی از بیماران در بخش واکسینه نشدهاند.”
‘زنده بودن زیباست’
عبدالرحمن فاضل معلم علوم ۶۰ ساله که دو فرزند دارد بسیار پشیمان است. او به دلیل سرعت ساخت و تولید واکسن کرونا به آن بدبین بود. او ۹ روز در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان بستری شد. از سال ۱۹۸۵ که از مراکش به بریتانیا آمد، این اولین باری بود که شب را در بیمارستان سپری میکرد.
او میگوید: “زنده بودن زیباست. همسرم واکسن زد ولی من نزدم. مایل نبودم. به خودم زمان میدادم، فکر میکردم که با ویروس و باکتریها زندگی کردهام و سیستم ایمنیام به اندازه کافی خوب کار میکند. در ابتدای همهگیری علائم کرونا داشتم و فکر میکردم شاید گرفته باشم. فکر میکردم سیستم ایمنیام این ویروس را میشناسد و دفاع میکند. این بزرگترین اشتباه زندگیام بود که داشت به قیمت جانم تمام میشد. من تصمیمهای احمقانه زیادی در زندگی گرفتهام ولی این جدیترین و خطرناکترین آنها بود”.
آقای فاضل یک ماه پیش از بیمارستان مرخص شده ولی هنوز حالش خوب نیست. او میگوید: “کاش میتوانستم سراغ تک تک افرادی بروم که نمیخواهند واکسن بزنند و به آنها بگویم ببین، این مسئله مرگ و زندگی است. دوست داری بمیری یا زنده بمانی؟ اگر دوست داری زنده بمانی برو واکسن بزن”.
bbc
bbc