پیروزی غیرمنتظره دونالد ترامپ دستکم آلمان و اروپا را دچار شوک کرد. اینجا، با وجود تمامی تلاشی که برای پراهمیت جلوه دادن روابط اروپا و آمریکا صورت میگیرد، بهت، سردرگمی و هراس حاکم شده است.
با وجود این، شعار، یا بهتر بگوییم، شعار درست در ساعات نخستین این است: هیچکس بهدرستی دونالد ترامپ را نمیشناسد.
درست است که در مبارزه انتخاباتی ترامپ با طرحها و رفتار مردی خودستا آشنا شدیم، نیات، ایدهها و سخنان نژادپرستانهی او را شنیدیم و برخوردهای خشن و توهینآمیز او را دیدیم، اما در شب انتخابات شاهد آمادگی او، یا بهتر بگوییم، شاهد تلاش او برای ایجاد آشتی میان شهروندان ایالات متحده و برخورد منصفانه با همپیمانان آمریکا بودیم. در یک جمله ساده: فعلا باید منتظر ماند.
اتفاقی غیرمترقبه
انتخاب ترامپ برای برلین و دیگر پایتختهای کشورهای غربی “بدترین انتخاب” بود. هیچکس انتظار پیروزی او را نداشت. و هیچکس نمیداند، در دولت او مسئولیت سیاست خارجی، سیاست دفاعی و امور محیط زیست به چه کسانی محول خواهد شد.
ترامپ در حزب جمهوریخواه یک غیرخودی بهشمار میرود. او بر چهرههای برجسته و بلندپایگان تکیه نکرده است، حتی با این افراد در ارتباط تنگاتنگ هم نیست و بهطور غیررسمی هم با هیچکدام از آنها آشنایی ندارد.
این امر مسائل را پیچیدهتر میکند، زیرا ترامپ به احتمال زیاد افرادی را دور خود جمع خواهد کرد که در صحنه سیاست بیتجربه و بدون ارتباطات مؤثر هستند.
چنین تصمیمی پیامدهای مشخصی خواهد داشت، بهویژه در بخش اقتصاد، که در آن آزادسازی تجاری در سطح بینالمللی مطرح است، و نیز در سیاست خارجی و امنیتی که پای ایران و اسرائیل در میان است. در زمینه سیاست خارجی همچنین چگونگی دخالت نظامی علیه تروریستهای جهادی موضوعی پراهمیت است، و موقعیت واشنگتن در خاور نزدیک، روابط شکننده با روسیه و چین و اینکه آیا باید با این دو ابرقدرت روابط دوستانه داشت یا باید با آنها به رقابت پرداخت، یا اینکه در نهایت خود را به انزوا کشاند، هم موضوعات پراهمیتی هستند.
علاوه بر این، سرنوشت رابطه با همپیمانان آمریکا هم مطرح است. آیا پیمان ناتو برای ایالات متحده یک سیستم امنیتی مشترک بهشمار میرود؟ آیا ترامپ سیاست مشترک با همپیمانان را بهرسمیت خواهد شناخت؟ یا اینکه معتقد است، اروپاییها باید برای ثبات امنیت خود هزینه بیشتری بپردازند؟
این آزمونی برای مرز تحمل غرب است.
خارج از جمع نخبگان
دونالد ترامپ ناشناسی بزرگ بهشمار میرود. این میلیارد نیویورکی مصداق بارز استیلای شهرستان بر کلانشهر است، مصداق پیروزی روستا بر شهر. او در زمینه سیاست داخلی به نخبگان سیاسی تعلق ندارد. به همین دلیل نزدیکی به او کار آسانی نخواهد بود.
اما شوک حاصل از انتخاب او یک جنبه خوب هم دارد. این شوک باعث بالا رفتن درایت و هشیاری میشود. تا اسبابکشی ترامپ به کاخ سفید در ژانویه سال آینده زمان کافی برای آمادگی برخورد مناسب با او وجود دارد.
انتخاب ترامپ باعث ایجاد تغییر شده، شاید یک تغییر اساسی در زمینه روابط دوجانبه، اما لزوما نباید به معنای پایان روابط تاکنونی با غرب باشد. آنچه مسلم است این که، در آینده روابط به راحتی امروز نخواهند بود، زیرا ترامپ سیاستمدار نامتعارفی است.
dw